بحث آغازين كتاب دربارهي روابط اخلاقي در خانواده و ذكر نكاتي است كه در روابط زناشويي بايد رعايت شود (از جمله احوالپرسي و دلجويي) تفاهم و درك متقابل، يادآوري خاطرههاي خوش زندگي، و قرار دادن زندگي بر روي امنيت رواني). در پي آن، عوامل درگيريها و فروپاشي زندگي، مربوط به قبل از ازدواج و پس از آن، تشريح ميشود. نگارنده در خصوص عوامل درگيري مربوط به قبل از ازدواج به اين موارد اشاره ميكند: عدم آشنايي، عدم مشورت، دورنماي غلط از زندگي، فريبكاري، يكسونگري (فشار غرايز)، توجه به ظواهر، تكيه بر مصلحت، و ازدواج تحميلي، همچنين از عوامل درگيري پس از ازدواج اين موارد را مطرح ميسازد: تفكر منفي، عدم رعايت عواطف و خواستههاي يكديگر، تعصب به خويشتن، مسائل مربوط به روابط جنسي، مسائل مالي، گسسته بيني، استنباط دلبخواهي، درشتنمايي، برچسب منفي زدن، مخفيكاري، كنترل شديد، توقع بيجا، و سوء ظن. بحث پاياني كتاب دربارهي زندگي زناشويي سعادتمندانه است كه در آن علاوه بر توصيههاي تربيتي، نكتههايي در خصوص روابط صحيح همسران ـ گاه با اشارتي به احاديث مذهبي ـ مطرح شده است.