كتاب حاضر حاوي راهكارهاي ايجاد تغيير در خود بر اساس روش درماني "هافمن" است. گفتني است هدف فرآيندها ضمن، حس سالمي است كه به هيچ وجه متكي به ديگران به خصوص والدين و يا صاحبان قدرت نيست. بلكه ميتواند به استقلال و رضايت كامل براي پذيرفتن مسئوليت اعمال خويش، منجر شود. هافمن معتقد است كه انسان از چهاربخش تشكيل شده است: احساسات يا عواطف، عقل يا افكار، روح يا جوهر، و حيطهي جسماني و يا بدن. به زعم نگارنده: "روندها ضمن تاكيد بسياري به آشتي دادن دو وجه احساسي (كودك يا مغز قديمي) و عقلاني (بزرگسال يا مغز جديد) وجودتان دارد. با اين آشتي ميتوانيد چهاربخش وجودتان را با هم متحد كنيد. براي به وقوع پيوستن اين آشتي بايد به دوران كودكي بازگرديد، به دقت، روابط خود با والدينتان را مورد بررسي قرار دهيد و تاثيراتي را كه اين روابط بر رشد احساس، ذهني، فيزيكي و روانيتان داشتهاند، دريابيد. با درك تجارب كودكي و كار بر روي آنها ميتوانيد خود را از سيستم عقيدتي غير قابل انعطاف و تاثيرخصوصيات والدين و رنج عاطفي بالقوهاي كه زندگي بزرگسالي شما را تباه ميسازد جدا كنيد. با اين جداسازي ميتوانيد درمان عمق دروني و نتايج پاياني آن را تجربه كنيد". در بخش دوم كتاب نيز آزمونها و دستورالعملهايي براي تغيير در زندگي درج گرديده كه از آن جمله است: تغيير دادن ديدگاه خود نسبت به عشق، تحكيم روابط خود با دوستان و همكاران، تغيير دادن زندگي شغلي، گذر از الگوهاي اجباري، و آشنايي با جسم.