كتاب حاضر در قالب داستان، تاكيد فراواني بر نقش الگوهاي اجتماعي از جمله مديران و مسئولين دارد و توجه آنها را بر اين معطوف ميكند كه هر تصميمي كه ا- قانوني نباشد 2- نامتعادل باشد به گونهاي كه امتيازات ويژهاي را براي افراد خاصي قائل شود و در اين ميان، ديگر اقشار احساس فراموش شدن يا بازنده بودن كنند و 3- احساس ناخوشايندي را بر تصميم گيرنده القا كند به صورتي كه فرد نسبت به خود احساس عدم ارزشمندي نمايد، ميتواند غير اخلاقي باشد. كتاب، نشانگر اين موضوع است كه مديريت چگونه ميتواند راه را براي عملكردهاي درست و پاك در محيطهاي كار هموار كند.