اين كتاب به بررسي مفهوم و جايگاه عدالت اجتماعي در اسلام، ايران و غرب اختصاص يافته، ضمن آنكه از عدالت اجتماعي و جهاني شدن سخن رفته است. بخش پاياني كتاب نيز به نتيجهگيري از مباحث ياد شده اختصاص يافته است. بر اين اساس نگارنده ضمن اشاره به اختلاف نظرهاي موجود در خصوص عدالت اجتماعي در شرق و غرب، به زمينههاي مشترك ديدگاههاي آنها اشاره كرده، خاطرنشان ميسازد: "هرجامعهاي كه بتوانند زمينهي مساعدي را براي تحقق محيط مسالمتآميز و صميمي به وجود آورد كه مردم آن به اهداف انساني و تامين نيازهاي زندگي، امنيت و بهداشت برسند و به حقوق از دست رفتهي خود، دست يابند و احترام و حيثيت انساني آنها همراه با اعتلاي فرهنگ و حسن رفتار و معاشرت با ديگران در پرتو قوانين پذيرفته شدهي آنها تحقق يابد و در امنيت كامل كسي به كسي آزاري نرساند، عدالت اجتماعي به خوبي تفسير شده و به كار گرفته شده است".