نگارنده در اين كتاب با استناد به فرهنگ ديني و مدني، نقش و موقعيت حساس زن را از نظر وراثت در نسل آينده بررسي مي‌كند. بر اين اساس در مبحث آغازين كتاب، "وراثت روحي غير كروموزومي"، اثرپذيري چنين در ادوار سه گانه‌ي انعقاد نطفه و بارداري و شيرخواري از صفات و حالات روحي مادر بازگو مي‌شود. يعني جنين صفات و حالاتي را داشته باشد كه در نسل قبل به عنوان صفات اصلي وجود نداشته، اما از تغييرات روحي و اخلاقي مادر متاًثر شده است. "رشد عاطفي در دوران بارداري" و "قداست ذاتي در زن" از ديگر مباحث كتاب است. در اين بخش نگارنده تصريح مي‌كند: يكي از صفات و برتري‌هاي زنان در عالم انساني، سلامت نفس و قداست ذاتي در نوزاد دختر است كه اگر از آثار سوء رذايل اخلاقي موروثي و اكتسابي در امان بماند و از تعليم و تربيت اصولي پدر و مادري آگاه و آشنا به وظايف بهره‌مند گردد و از ارشاد و هدايت درست و به موقع برخوردار شود، آثار و علايم مثبت اين قداست ذاتي در تمام دوران زندگي بعدي او به روشني ظاهر مي‌گردد و سعادت و سلامت افراد، خانواده‌ها و جوامع بشري را تامين مي‌كند. شايان ذكر است كه اين بررسي، خود مقدمه‌اي براي درك اهميت قداست دوران بارداري است." ديگر مباحث كتاب، عبارت‌اند از: "بكارت پاسدار قداست" و "تفاوت‌هاي علايق زن و مرد".