هدف از نگارش اين كتاب، ضمن ارايهي تعريف سرمقاله، بررسي كاركردها و زنجيرهي اثر آن است؛ كوششي براي بيان ويژگيهاي سرمقالهنويس و عرصهي راهكارهايي براي مطلوبتر نوشتن سرمقاله. به تصريح كتاب: "سرمقاله، مقولهاي است كه با پيدايش رسانههاي شنيداري ـ ديداري و ديجيتالي به راديو، تلويزيون و اينترنت نيز راه يافت... سرمقالهها يكي از مهمترين پيامرسانان صاحبان رسانههاي جمعي به شمار ميآيند. بهگونهاي كه مركز ثقل قلمداد ميشوند و به صورت مشخص، گوياي تفكر و خط فكري حاكم بر هر رسانه هستند. محتواي آنها بيشتر دربردارندهي گسترهيي از انتقاد و استدلال است تا بيان نقطهنظر و تمجيد و بر اين اساس كليشهاي مشخص دارند... سرمقالهنويسي كاركردهايي همچون آگاهيرساني، ايجاد تغيير، تفكر و انگيزش، تبليغ و تهييج، پاسباني از دموكراسي، روشنگري، هنرآفريني، روابط عمومي و يادماننويسي دارد".