نگارنده در فصل نخست كتاب به تفاوتهاي تشريحي ـ فيزيولوژيكي بين زن و مرد اشاره نموده است. سپس در فصل دوم به تفاوتهاي موجود در سيستم عصبي مركزي زن و مرد پرداخته و طي آن اندازههاي مغز زن و مرد و اختلافات سيستم مغزي را بيان كرده است. وي در فصل سوم زن و مرد را برحسب كيفيت احساس يا عاطفي بررسي نموده است. در اين فصل به مسالهي تلقينپذيري و احساساتي بودن بيشتر زنان نسبت به مردان اشاره شده است. فصل چهارم به قدرت تفكر، تعقل، و شناخت زن و مرد اختصاص دارد. در فصل پنجم قدرت سياسي و رهبري زن و رمد تشريح گرديده است. در فصل ششم دربارهي شيوع و وفور بيماريهاي رواني زن و مرد بحث شده است.