نوشتار حاضر، دربرگيرندهي مباحثي است فلسفي كه با زباني ساده، توسط "اصغر طاهرزاده" ـ استاد نگارنده ـ ايراد گرديده و عناوين آنها بدينقرار است: عادتشكني علوم تجربي، نشانههايي از روح، روح يا اصل وجود انسان، وجود مراتب آن، رابطهي جسم و روان، ماده و مجرد، ادراكات، مرگ يا قرائت روح از بدن، و روان سالم و ناسالم براي نمونه در "روان سالم و ناسالم" آمده است: "روان سالم و ناسالم را بايد بر حسب اين كه آيا در مسير رسيدن به كمال خود ميباشد يا نه ارزيابي نمود. يعني انساني كه در جهت رسيدن به كمال نهايي خود است داراي رواني سالم است. البته انسان گاهي از مسير خود خارج ميشود، يعني دچار روان سالم ميگردد. كه اگر با توجه به شاخصهايي براي رسيدن به هدف وجود دارد مجددا به مسير صحيح بازگردد، باز رواني سالم را به دست آورده است. بنابراين انساني داراي روان سالم است كه مومن باشد، با همهي خصوصياتي كه دين براي او برشمرده، البته مومن به معناي معصوم نيست، بلكه مومن كسي است كه اگر روانش گهگاهي دچار اختلال شود باز با همان راههايي كه دين به منظور برگشتن به مسير اصلي عنوان نموده است به ترميم روان خود اقدام نمايد. علمي كه روان سالم را از روان ناسالم متمايز نموده و راه رسيدن به روان سالم را بيان مينمايد، علم اخلاق است. البته اخلاق راه متوسط است و مسير عاليتر راه عرفان است).