كتاب پيش رو، ترجمهي مقالات "جبران خليل جبران" ـ شاعر و نويسندهي لبناني ـ است با عنوان اصلي "Thoughts And Meditations". براي نمونه در مقالهي اول با نام "شهر بعلبك سال 112 پيش از ميلاد"، نويسنده اعتقاد خويش را دربارهي تناسخ ارواح طي داستاني بازگو ميكند. داستان از اين قرار است كه وزيري به پادشاه خبر ميدهد كه ديروز حكيمي از هندوستان به شهر ما آمده كه معتقد به گوناگوني مذاهب است و ميتواند تشريح كند كه چگونه ارواح از يك بدن به بدن ديگري منتقل ميشوند و با اعمال و كردار نيك، خود را از حد ميانهاي كه برگزيدهاند ارتقا دهند. در اين حال، امير سراغ شاعر دربار را ميگيرد و نگهبانان در جستوجوي شاعر، با جسد بي جان او در باغ قصر مواجه ميشوند. پادشاه با مشاهدهي اين صحنه از حكيم ميپرسد كه آيا شاعر متوفي دوباره به زندگي بازخواهد گشت؟ و آيا ارواح او پس از مرگ در كالبد پسر بزرگش حلول خواهد كرد؟ حكيم در پاسخ ميگويد: "اي پادشاه بزرگ به ياد داشته باش كه قوانين مقدس همان كه بهار را به طور نامحسوس بعد از گذشت زمستان بازميگرداند، شما را يك پادشاه و او را شاعري باقريحه به مقام و موقعيت قبلي بازخواهد گردانيد."