نويسنده در كتاب معنا و مفهوم گل نيلوفر را در چهار تمدن هندو، بوديزم، ايران باستان و مصر باستان تبيين ميكند. بر اين اساس، وي "از تولد برهما در ميان گلبرگهاي لوتوس بر اساس متون "پوراناما" و "مهابهامات" بحث خود را آغاز و سپس با تاملي حكمي در معنا و مفهوم نيلوفر در "اپاينشادها" سعي كرده است تجليات اين تولد شگفت را در هنر هندو بازنمايد. در گام دوم، اين مقاله به پيجويي نيلوفر در مشربي پرداخته است كه برگزيده دانش مفتخر به همذاتي با نيلوفر است و لقبي همچون "پانيمادما" يا "گوهري در لوتوس دارد" (بودا) مادر او با نيلوفر سپيد بارگرفت و خود نيز چون در بدو تولد اولين گامها را برزمين نهاد در زير گامهايش نيلوفر روييد. به همين دليل در اين مشرف، هيچ اثر هنري (از استوپا گرفته تا ماندالا) را نميتوان يافت كه به نحوي از نيلوفر را باز ننماياند. در آيين ايرانيان نيز "نيلوفر" گل نور و آب و ظهور است كه با مهر و ناهيد ارتباطي ناگسستني دارد. بر اساس "بندهش" نيلوفر گل آناهيتا (ايزد آب) است و بر اساس اسطورهها "مهر" تولدي بر هماگون از آب و نيلوفر دارد. اين گل در آيين زرتشتي حامل نطفهي مقدس زرتشت و منجيان پس از او در درياچهي كيانسه است. اين مقاله، جايگاه آييني و اسطورهاي نيلوفر و تجلي آن در معماري، فرش (نقوش هراتي) و نقوش تزئييني هنر ايراني (به ويژه تحت جمشيد) را مورد بحث و بررسي قرار داده و نسبت تاثير و تاثر آن با هنرمند را نيز تحليل و تشريح كرده است و چون برخي تئوريها بيانگر آنند كه نيلوفرهاي باژگون در زير ستونهاي تحت جمشيد، مبدا و منشايي مصري و بينالنهريني دارند، نيلوفر در آيين و معماري و هنر مصريان نيز به همراه مباني حكمي درخت باژگون در آراي اسطوره شناسان بزرگي چون "الياده" و "يونگ" مورد تامل قرار گرفته است".