اين كتاب به منظور تجليل از "ماني" و نقش تحسينبرانگيز شاپور اول ساساني در گسترش آيين او، در قالب داستان نوشته شده است. "ماني به سال 216 ميلادي، در بابل، در يك خانوادهي شهرياري اشكانيتبار چشم به جهان گشود و در سال 274 ميلادي به فرمان بهرام اول، پادشاه ساساني، به قتل رسيد.... تعاليم ماني از آيين ميترا، زردشت، عيسي مسيح و بودا سرچشمه ميگرفت. جنبهي مسيحي پيام او براي غرب. و جنبهي بودايياش براي شرق بود. ميان اين دو حوزهي دعوت امپراتوري ايران قرار داشت كه براي آن، بخش زردشتي نظام او تهيه شده بود... پيشرفت مانويت در قرنهاي سوم تا پانزدهم ميلادي در روم غربي و شرقي و اروپا در خور توجه است و در قرون چهارم و پنجم به اوج شكوفايي خود رسيد... مانويت بردوگانگي مطلق ميان ماده و روح استوار است.... در نظر ماني كرهي زمين آميخته از دو عنصر نيكي و بدي است و انسان، حيوان و نبات حاصل اختلاط اين دو عنصرند. ماني معتقد است كه انسان، از پروردگار پديد آمده است و خداوند ميكوشد انسان را، كه نيمي از خود اوست، نجات دهد".