نگارنده در اين كتاب نخست به بررسي دو روش تدريس غيرفعال و فعال پرداخته سپس ويژگيها و تفاوتهاي آنها را عنوان نموده و در پايان پيشينهي تحقيقات در زمينهي روش تدريس سنتي و غير فعال (سخنراني) و فعال (يادگيري از طريق همكاري) دربارهي دانشآموزان تيزهوش و عادي را بررسي نموده است. مولف با توجه به ويژگيهاي اين دو روش تدريس، از مزاياي يادگيري به شيوهي همياري بحث ميكند و اين كه با اين شيوه ميتوان در ايجاد يادگيري سهيم بوده و موجب رشد و پيشرفت تحصيلي دانشآموزان را فراهم كرده به تصريح نگارنده: "تدريس موفق فعاليتي است كه بتواند تركيب مناسبي از تئوريها، مهارتها، فنون، سازماندهي، و هنر آموزش دادن را به كارگيرد و در مسير تحقق اهداف اساسي و محوري تعليم و تربيت گام بردارد".