نگارنده در اين كتاب، افزون بر نماياندن آشفتگي فلسفهي رياضي، مفاهيم سيبرنتيك و كاربردهاي رياضي در سيبرنتيك با پيشنهاد سيستم پوياي فلسفهي رياضي در پي مطرح كردن اين سوال است كه آيا ميتوان در فلسفهي رياضي، همان نظم و انسجامي را كه رياضيات در علم سيبرنتيك ايجاد كرده است، به وجود آورد؟ بر اين اساس، نگارنده در فصل نخست، كوشيده تا فلسفهي مشهور رياضي و گرههاي فلسفي آنها را از ديدگاه ناقدين آن، بررسي كند. در بخش دوم نيز تعريفي از علم سيبرنتيك به دست داده شده است. در اين تعريف، سيبرنتيك، بيانگر نظريهي عمومي كنترل است كه ميتواند در هر سيستمي به كار رود و به سه بخش كلي سيبرنتيك نظري، عملي، و مهندسي تقسيم شده است. سپس اهداف و وظايف سيبرنتيك بازگو شده است. در پايان نيز نگارنده با ذكر سيستمهاي مختلفي نظير جعبهي سياه، مدلهاي رياضي، نظريهي اطلاعات، ادراك و تفكر، نظريهي سيستمهاي پوياي رياضي، تصريح ميكند: "من نياز به وجود سيستم پوياي رياضي را تأكيد ميكنم و بررسي سيبرنتيك و سيستمهاي كنترل ميتوانند به ما در ايجاد اين بناي عظيم كمك كنند و البته بايد ذكر كنم رياضيات خود بايد به داد مباني رياضيات برسد".