اين داستان كه ابتدا با عنوان اصلي "خليج مرد فرانسوي" ترجمه گرديده و بعدها با نام دونا (قهرمان داستان) ناميده شده، موضوع پاياننامهي نويسنده است كه داستان عشق زن جوان و زيبايي است به يك دزد دريايي. "دونا" كه زني است اسير احساسات و از روي هوس با "هاري" ازدواج كرده، اكنون صاحب دو فرزند است با نامهاي "هنريتا" و "جيمز" اما رفتارهاي "هاري" و بيقيديهايش، دونا را آزرده ميسازد. از اين رو او كه تصميم ميگيرد تا مدتي را به دور از همسر و به همراه فرزندانش به "ناورون" برود. او در اين سفر دريايي، با يك دزد دريايي با نام "فرنچمن" آشنا شده و بدينترتيب....