در اين مجموعه پنج داستان كوتاه به همراه دو مقاله از نويسنده فراهم آمده است. در كتاب دربارهي "ناخمن" ـ قهرمان اين داستانها ـ تصريح گرديده: "ناخمن مثل خود نويسنده، استاد دانشگاه است؛ يهودي است و پدر و مادرش، مهاجران لهستاني؛ بعضي خاطرات مايكلز (نويسنده) را كه اين جا و آنجا در مقالههايش تعريف كرده، ميشود عينا در داستانها ديد. ناخمن كه اصل عبري آن نحمان (به آرامش رسيده) ميشود، استاد رياضيات است. او در يقينيترين علوم، استاد است، اما آرامشي كه ناخمن در پايان داستانهايش به آن ميرسد به خاطر اين يقيين نيست. برعكس به خاطر گم شدگي است و حيراني. راوي در آخر داستان "ناخمن در مسابقهي اسبدواني" ميگويد: اين احساس آنقدر بد نيست، "احساس گمشدگي" در مقالهي "درآمدي بر زندگي در داستان"، نويسنده مضاميني را بازگو كرده كه دغدغهي داستانهايش بودهاند؛ زنها و مردهايي كه با هم يا بيهم نميتوانند زندگي كنند. در اين مقاله گاه رازآميز بودن و گاه جنبههاي هرزهنگارانهي عشق را مطرح ساخته است. وي در مقالهي دوم (شخصي و فردي) نيز ميگويد: "يكي از مشكلات بزرگ من هنگام نوشتن از خودم، اين است كه چهطور فقط و فقط از خودم ننويسم. من به هنگام نوشتن از خودم درمييابم كه بيشتر به ارزش بياني فرم و ارتباط آن با جنبهي شخصي علاقهمندم تا به رازگشاييهاي خاص از زندگي فرديام".