کتاب حاضر، دربردارندة داستاني فارسي، ماجراي پسر نوجواني به نام «حميد» است. حميد تک فرزند يک خانوادة ثروتمند است. او بسيار مورد علاقة پدر و مادر است تا اينکه مادر بر اثر بيماري فوت ميکند. پدر بعد از مدتي با زني ازدواج مي کند که با ظاهرسازي و اخلاق خوش، او را فريب ميدهد. امّا رفته رفته باعث اختلاف پدر و پسر ميشود. اين فريبها، سرانجام باعث دلخوري بسيار بين حميد و پدرش ميشود. حميد شبي در خواب مادر خود را ميبيند؛ مادر به وي اعلام ميکند که به روستا و نزد مادربزرگاش برود. حميد با اتّکا به خداوند، سفر خود را آغاز ميکند و به ملاقات مادربزرگ ميرود، و پي به رازهاي مختلف برده و زندگي تازهاي را در کنار مادربزرگ با ماجراهاي آموزنده آغاز ميکند.