كافي است لحظه اي استراتژيست هاي بزرگ و استراتژي هاي بزرگ آنها را در نظر آوريم، ديگر بسيار سطحي خواهد بود اگر بخواهيم استراتژي را صرفا يك سري هدف گذاري بر مبناي اعداد و بازي با آنها تعريف نماييم. استراتژي ، اكنون همچون پنجره جديدي است كه به سوي ما گشوده شده و ما را با يك دنياي جديد آشنا مي كند دنيايي كه تا قبل از ما هيچ يك از ما به آن نيانديشيده بود.
اما متاسفانه، برنامه ريزي استراتژيك ، سال ها است با اين اشعار كه (( خلق استراتژي، طي كردن صرف تعدادي مشخص باكس و فلش است)) ما را دچار گمراهي نموده و با درگير نمودن در انواع و اقسام هدف گذاري هاي عددي و بازي با اعداد، ما را به درك نازلي از استراتژي هدايت نموده است و نتيجه آن، تكرار همان حرف هايي بوده كه همه از قبل مي دانستيم، و عددگذاري هايي كه هيچكدام نمي دانستيم از كجا آمده اند و يا چگونه بايد به آنها دست يابيم؟
آنچه در اين كتاب خواهيم خواند، استراتژي به عنوان خلق يك اثر بديع و باز شدن يك پنجره به سوي همه ما و آشنا نمودن ما با يك دنياي كاملا جديد است.
اين كتاب ، با هدف نقد مستقيم برنامه ريزي استراتژيك به نگارش در آمده است و اينكه چرا مدل هاي برنامه ريزي استراتژيك، با هر تعداد باكس و فلش، نمي توانند به خلق استراتژي هاي نوآورانه و تحول آفرين منجر شوند؟
نويسندگان در اين كتاب، سعي نموده اند تا با استفاده از نظرات متفكرين مشهور حوزه استراتژي ، و ارائه مورد كاوي هايي مستقيم و بي واسطه از خالقان استراتژي هاي بزرگ و تحول آفرين، مدل و چارچوب جديدي را به عنوان جايگزين مدل هاي برنامه ريزي استراتژيك ارائه نمايند. شايد مهمترين نقطه تمايز اين كتاب با ديگر كتاب هاي موجود، استفاده از همين مورد كاوي مستقيم باشد. مواردي كه مطالعه آنها تآثير ژرف و شگرف بر انديشه استراتژي پژويان و رفتار استراژي سازان خواهد داشت.ضرورتي كه دانش جويان و دانش پژويان و به ويژه مسئولين دغدغه مند توسعه كشور را ناگزير از مطالعه و به كارگيري آنها در بستر آموزش و روند تصميم گيري و حوزه مسئوليت خود مي سازد.