«ماهان» دختري است كه در منزل پدري از امكانات رفاهي و زندگي بسيار محدودي برخوردار بود. او پس از ازدواج با «كسري» كه كمي بيمار است، قدم به دنياي جديدي ميگذارد و زندگي تازهاي را تجربه ميكند. اما فقر گذشتة او باعث ميشود رفتار نادرستي را در پيش بگيرد و تا جايي پيش برود كه باعث گمراهي برادر همسر خود نيز بشود. او از كسري جدا ميشود و با كيانوش ازدواج ميكند. اما كيانوش خيلي زود او را رها ميكند و به خارج از كشور مهاجرت كرده و دوباره تشكيل زندگي ميدهد. ماهان كه پس از طلاقش از كسري هيچ رابطهاي با خانوادة همسرش ندارد، با وجود دو بچة كوچك به قدري مستاصل ميشود كه ناچار به آنها پناه ميبرد و ضمن بازگويي هرآنچه اتفاق افتاده، از پدر و مادر شوهرش تقاضاي كمك ميكند. آنها كه از رفتار كيارش متاثر شدهاند، ماهان و كودكانش را ميپذيرند و تحت حمايت خويش ميگيرند.