در مجموعة حاضر متن نمايشنامة عروسكي «و گفت امروز بيني و.. فردا بيني و... پس آن فردا»، به نثر درآمده كه در آن زندگي «منصور حلاج» به صورتي بديع روايت ميشود. در اين روايت از شخصيت حلاج خبري نيست، بلكه راوي زني است كه با روياي همسر در بندش حوادث متفاوتي را دنبال ميكند. در واقع دلمشغوليها و زندگي زنان و مردان بزرگ محور اصلي اين نمايشنامه است. اين نمايشنامه با دو شخصيت «زن» و «عروسكها» اجراپذير است.