بحران اقتصادي كه از اواخر سال 2007 ميلادي شروع و به تدريج همة كشورهاي صنعتي و بسياري از اقتصادهاي در حال گذار را به شدت تحت تاثير خود قرار داده، چرخهاي از نظريهپردازيها و تحليلها را فعال كرده است. برخي از اين تحليلها تا به اينجا پيش رفتهاند كه بحران را خاصيت ذاتي نظام سرمايهداراي قلمداد ميكنند و با محكوم كردن اين نظام، تلاش براي خاتمه دادن به بحران را در كوتاهمدت اقدامي غيرموثر معرفي ميكنند. عدهاي ديگر، وقوع بحران را نه خاصيت ذاتي نظام سرمايهداري، بلكه حاصل بيتوجهي به قواعد و احكام مديريتي كسب و كار برشمردهاند. كتاب حاضر، در دو بخش اصلي و نه فصل، به گونهاي طراحي شده است كه مخاطب را با نگاهي از كل به جزء، با بحران اقتصادي و تاثير آن بر اقتصاد كلان در سطح جهاني، كشورها و بنگاههاي اقتصادي آشنا كند و راهكارهاي مقابله با بحران را در سطح بنگاههاي اقتصادي، به ويژه در بخش سياستهاي فروش و بازاريابي معرفي نمايد.