بسياري از مدلها و تكنيكهاي مديريت امروز ريشه در نيازهاي عصر صنعت دارد. ولي اين مدلها و تكنيكها تاريخ مصرفشان گذشته است و مديريت امروز در جاي خود درجا ميزند. آيندة مديريت، در گرو استقرار پارادايم جديدي است كه بتواند راه را بر زندگي مسالمتآميز نظم و آزادي، در كنار هم ميسر كند. در طول تاريخ دو پديدة نظم و آزادي همواره در تقابل با هم انگاشته ميشوند. پارادايم جديد مديريت بايد بتواند نظم عصر صنعت، و نوآوري عصر خلاقيت را در كنار هم بنشاند. نگارنده در كتاب حاضر، مشاركت، سازگاري و نوآوري را سه كليد راهگشا به آيندة مديريت و مديريت آينده ميداند و بر اين باور است كه بشر با خلق اينترنت، تحقق اين سه را در اوج، به يك واقعيت تبديل كرده است. او گسترش روزافزون اينترنت را مرهون نبود سلسله مراتب و ديوانسالاري در آن ميداند و پيروي از اين الگو را براي بازپنداري مديريت توصيه ميكند. به اين ترتيب بازپنداري مديريت پلي خواهد بود، براي گذر از «انسانسازماني» به «سازمان انساني». چرا نوآوري مديرت مهم است؟؛ مصداقهاي نوآوري مديريت؛ تجسم آيندة مديريت؛ و ساختن آيندة مديريت؛ عنوانهاي بخشهاي كتاب است.