از روزگاران پيشين، جامعهشناسي روزنامهنگاري به صورت يك مناظره بين دو روش چگونگي سازماندهي دنياي اجتماعي و نقش رسانهها در حفظ اين سازمان درآمده است. به اين دو موضوع ميتوان به ترتيب با عنوانهاي الگوي رقابت و سلطه اشاره كرد. الگوي رقابتي با رويكرد هنجاري مرتبط است و اين بدين معني است كه اين رويكرد كمال مطلوب (ايدهآل) را نشان داده يا نشان ميدهد كه اشياء چگونه بايد باشند. الگوي تسلط نيز حوزة تحليلگران بحراني است كه ميگويند آنها روي چيزها همانطوري كه هستند تمركز ميكنند و روي شكافهاي بين واقعيت و ايدهآل تمركز دارند. در كتاب حاضر در دو فصل به دو موضوع مهم توجه ميشود. موضوع اول عبارت از فهم تاثير رسانهها و كمك آنها به امور همزمان جوامع سرمايهاي به خصوص نوع ليبرال دموكراتيك همانند ايالات متحده و بريتانيا است. عناصر تاريخي، فنآوري، سياسي و اقتصادي كه ساختار جامعهشناسي روزنامهنگاري را دربرميگيرند، موضوع دوم را تشكيل ميدهد.