«دراس»، بزرگترين مرد دوران خود، ماشين كشتار و جنگجوست. او قارهها را زير پا ميگذارد تا مهاجميني را پيدا كند كه همسرش را به اسارت گرفتهاند. دراس نمونة مردي است كه هيچوقت تسليم نشده است حتي موقعي كه اميدي به زندگی وجود نداشته و حتي زماني كه مرگ جلوي رويش قرار داشته است. او كسي است كه به ديگران نشان داد چيزي به اسم شكست حتمي وجود ندارد. او اينك در دروس دلنوچ در رويارويي با اولريك، ارباب قبايل نادير، قرار گرفته است. اين داستان تخيلي از زاوية ديد سومشخص بازگو گرديده است.