آزادي مستلزم قدرتي است به شكل قانون‌مدار مقتدر و با صلاحيت، و ليبراليسم دموكراتيك مدرن اين امكان را براي جامعه به وجود مي‌آورد تا هم به قدرت و هم به آزادي بيش‌تري دست يابد. ليبراليسم حاصل مسير تاريخي تحول‌گرايي است كه پيوسته خود را اصلاح كرده و كوشيده با شرايط روز وفق دهد. نگارنده در كتاب حاضر هم به نفي محافظه‌كاري معاصر مي‌پردازد و هم به جريان‌هايي از افكار ليبرال و سياست‌هاي پيشرو توجه دارد. وي بدون داشتن اعتقاد به جدايي ميان ليبراليسم كلاسيك و مدرن، اين دو را بسيار نزديك و مرتبط مي‌داند. كتاب در سه بخش و نه فصل تنظيم شده و عنوان‌هاي آن به اين شرح است: ليبراليسم قانون‌مدار شامل ليبراليسم و نظام قدرت، وانهادن خلاق كشورداري ليبرال و نظم كلاسيك، ليبراليسم دموكراتيك جديد شامل تبارشناسي ليبراليسم دموكراتيك، ليبراليسم و بحران طولاني 1914-1891 و چرا ليبراليسم مردم‌سالار كار مي‌كند؛ و برنامة ليبرال دوران ما برخاسته از سوسياليسم، سياستمداري و خطر در جهاني نو و به اتفاق هم: مشاركت دموكراتيك هم‌اكنون.