افراد زماني به رازهاي زندگي پي ميبرند كه آمادگي دريافت آنها را داشته باشند. زيرا تا زماني كه نخواهند به موفقيت دست يابند و راز زندگي را كشف كنند حتي آشكارترين چيزها از چشمان آنها پنهان است. نگارنده در كتاب حاضر به بيان راز دستيابي به موفقيت پرداخته و به مطالبي از اين دست اشاره دارد: انسانها براي يادگيري پا به اين جهان گذاشتهاند و جهان هستي آموزگار آنهاست؛ همة افراد نزد جهان هستي برابر و يكسانند؛ زندگي افراد بازتاب تمام و كمال باورهاي آنهاست؛ افراد بر هرچيزي متمركز شوند آن را بسط و گسترش ميدهند؛ همه بايد پيرو قلب خويش باشند و مواظب باشند كه با زندگي نجنگند زيرا كه در اين جنگ بازنده، آنها هستند؛ و ماموريت افراد در جهان هستي تغيير كائنات نيست، اگر بنا باشد كسي تغيير كند آنها هستند نه كائنات.