فلسفه از دو واژة «فيلوس» و « سوفيا» تشكيل شده است. فيلوس به معناي دوستدار يا علاقمند و سوفيا به مفهوم خرد و دانايي است. بنابراين فيلسوف يعني دوستدار خرد يا علاقمند به دانايي. فلسفه در زمان باستان در باختر زمين در 600 سال پيش از تولد مسيح پديد آمد. پرداختن به اين علم عبارت است از فكر كردن دربارة چيزي، پرسيدن و به عمق مسائل وارد شدن، هيچ چيز را بديهي نداستن، درنگ كردن و دوباره انديشيدن و ادامه دادن به پرسشها و انتقاد كردن، ميتوان گفت ما زماني به فلسفه ميپردازيم كه مسائل را آزموده و آنها را واقعي تلقي كرده يا اين كه به آنها به عنوان بديهيات تن در داده باشيم. تفاوت فلسفه با ديگر دانشها در اين است كه براي فلسفه در گام نخست، انديشيدن و تفكّر اهميت دارد. كتاب حاضر حاوي پرسشهايي فلسفي از اين دست است: قواعد چگونه پديد ميآيند؟ تو چه وقت خوش بختي؟ در خورشيد، ساعت چند است؟ پرسشهايي كه به نظر ساده ميرسد امّا جواب روشني هم ندارند. نگارنده در كتاب به خواننده چگونگي همراه شدن با بازي انديشه را نشان ميدهد و اين سفري است به دنياي پر از فانتزي انديشههاي فلسفي كه آنان را به سوي پرسشهاي آشنا، امّا حل نشدني زيادي ميبرد.