يادگيري تغييري نسبتا بادوام در توانايي بالقوه يا آمادگي براي انجام رفتاري معين است. اين توانايي بالقوه، نتيجۀ تجربه با آن دسته از امور محيطي است كه ارتباطي ويژه با رفتار مورد نظر دارند. در تمام موارد يادگيري رفتار جاندار بر مبناي تجربه پيش آمده شكل ميگيرد. بي. اف. اسكينر اصطلاح «شكلدهي» رفتار را براي بيان روش ويژهاي از شرطيسازي عرضه كرد. از طريق شكلدهي، رفتار جاندار را ميتوان به تدريج تغيير داد تا در نهايت بتواند پاسخهايي كاملا تازه بدهد. مفاهيم و اصول يادگيري و شرطيسازي در بسياري از زمينههاي روانشناسي و رشتههاي مربوط به آن همچون: رفتار درماني، آموزش و پرورش استثنايي، روانشناسي رشد، روانشناسي فيزيولوژيك و روانشناسي تطبيقي مطرح شدهاند. اين كه جانوران و آزمودنيهاي انساني فاقد كلام، چگونه ميآموزند، مستلزم كاربرد روشهاي شرطيسازي است. از اين رو نگارنده در كتاب حاضر اصول اساسي يادگيري و شرطيسازي را بيان و ضمن آن مباحثي از اين دست را مطرح كرده است: يادگيري و شكلهاي ديگر تغيير رفتار، مشكل كنترل متغيرها در بررسي يادگيري، اشكال پيچيدۀ رفتار فراخوانده، شرطيسازي با محرك آزارنده، شرطيسازي همزمان، سنت ثرندايك و اسكينر، محدوديتهاي شرطيسازي وسيلهاي، و سابقۀ پژوهش در يادگيري اجتناب.