ابن رشد ـ از فيلسوفان قرن ششم هجري ـ در كتاب "تهافت التهافت" خود، كه آن را در پاسخ به كتاب "تهافت الفلاسفه"ي غزالي به رشتۀ تحرير درآورده، نشان ميدهد كه اكثر آنچه غزالي در كتابش آورده است، از ارزش تصديقي و اقناعي برخوردارند و به مرتبۀ يقين و برهان نميرسند. غزالي در تهافت الفلاسفه، فيلسوفان مشايي به ويژه فارابي و ابن سينا را در بيست مساله (شانزده مساله در الهیات و چهار مساله در طبيعيات) مورد انتقاد قرار داده و در سه مورد از اين بيست مورد به تكفير آنها پرداخته است. اين سه مساله عبارتاند از: قديم بودن جهان؛ علم خدا به جزئيات؛ و حشر اجساد. ابن رشد هفده مسالۀ اول كتاب غزالي را تقريبا به طور كامل نقل ميكند و بند بند به بررسي آنها ميپردازد، اما مسائل هجدهم تا بيستم را نقل نميكند، بلكه فقط حاصل سخن را ميگويد و به اظهار نظر ميپردازد. ابن رشد در اين اثر از يك سو به مخالفت با غزالي ميپردازد و از اتصال دين و حكمت دفاع ميكند و از سوي ديگر برداشت فارابي و ابن سينا را از فلسفۀ ارسطو به باد انتقاد ميگيرد و خود به معرفي منظور واقعي ارسطو ميپردازد. ابن رشد، فحاشيهاي غزالي را با فحاشي پاسخ ميدهد، اما آنجا كه پاي انتقاد و استدلال در ميان است، در بسياري موارد حق را به غزالي ميدهد. هم چنین ابن سينا را به كجفهمي متهم ميكند. وي نه گزارش غزالي را از ديدگاههاي فيلسوفان ميپسندد و نه انتقاد او را از آنها. سيامين شماره از مجموعۀ "آشنايي با فلسفۀ اسلامي" به برگردان كتاب "تهافت التهافت" اثر ابن رشد از انگليسي به فارسي اختصاص دارد.