هركس با توجه به موقعيت و برداشت خود ميتواند تعريفي از خوشبختي عرضه كند و اين امر باعث ميشود كه خوشبختي به يك تعريف واحد نرسد. پس بايد خوشبختي را به عنوان يك واقعيت نسبي بپذيريم. اما بايد توجه داشته باشيم كه در همۀ تعاريف خوشبختي، يك اصل مشترك وجود دارد و آن داشتن زندگي ايدهال است. منظور از زندگي ايدهآل فقط داشتن ثروت نيست. به عنوان مثال براي يك خانوادۀ ثروتمند كه از داشتن فرزند، محروم هستند به دنيا آمدن يك فرزند مايۀ خوشبختي است، اما براي يك خانوادۀ ديگر كه چند فرزند دارد و نميتواند از خرج و مخارج آنها برآيد، به دنيا آمدن فرزند جديد نوعي بدبختي و گرفتاري است. كتابچۀ حاضر حاوي مطالبي دربارۀ تعريف خوشبختي از ديدگاه شخصيتهاي برجسته، دلايل جستوجوي خوشبختي، انواع خوشبختي و راههاي دستيابي به آن و مباحثي از اين دست است.