در خلال دو سه دهۀ اخير نام محققان بزرگي چون "هانري كربن" و "ايزوتسو" به عنوان پيشگامان عرصۀ عرفان و فلسفۀ تطبيقي در ميان ما فارسيزبانان مطرح شده است. بسياري از آثار اين افراد، برگردانده و مقالات و نوشتههاي گوناگوني نيز دربارۀ آنان نگاشته شده است. صرفنظر از موافقت يا مخالفت با نظر و شيوه و نتايج مطالعات اين دو تن، آنچه كه محرز است در نظر آنان تطبيق در فلسفه و عرفان و كلام چيزي فراتر از نوعي مقابله و مقايسۀ صرف است و اساسا چنانچه شرايط و آمادگي و قصد اوليۀ اين راه فراهم نشود، تطبيق ميان سنتها معنا نمييابد. براي نمونه در نظر كربن، فلسفۀ تطبيقي مسبوق به نگاه پديدار شناسانه به سنتها است كه از زمرۀ اوصاف اين نگاه، انصراف و گذار از رهيافت تاريخي و تبيين تاريخانگارانه است. به عبارت ديگر با لحاظ مختصات تاريخي، بومي و جغرافيايي سنتها به نحوي كه محدود و مقيد به زمان و مكاني خاص گرديده و به گونهاي ظرفيت تعامل محاوره را از خود سلب كند، شرايط نگاه تطبيقي فراهم نميگردد و از اين رو تطبيق احتمالي تنها در شرايط فراتاريخي ميسر ميشود. شايد بتوان گفت شرط اعلان مطالعات تطبيقي همين معنا باشد. كتاب حاضر دربرگيرندۀ مقالات استادان و صاحبنظران گروه تخصصي "فلسفه، كلام، اديان و عرفان" در "كنگرۀ ملي علوم انساني، وضعيت امروز، چشمانداز فردا" است كه در اسفند 1380 و در سالن همايشهاي بينالمللي صدا و سيما با موضوع مطالعۀ تطبيقي برگزار گرديده است.