انديشمندان و آموزگاران هر تمدني نه به سبب شكل موثر و چشمگير گفتههاي خود ماندگارند، چرا كه همۀ آن گفتهها به مرور زمان كهنه ميشوند، بلكه به اين علت كه هنوز ميتوانند ما را متوجه حقيقتي بيپرده كنند كه همهجا حضور دارد، ماندگار هستند. بنابراين كانون توجه نگارنده در كتاب حاضر، اشتغالات جدي و مسائل و درگيريهاي مكرر انساني است: اموري كه انديشمندان ميتوانند حتي امروز نيز به روشن شدن آن كمك كنند. در واقع هدف نگارنده در كتاب نشان دادن راهكارهايي كلي، برگرفته از آثار چند متفكر مسلمان، براي رويارويي با مسائل و مشكلاتي است كه تمدن امروزي، بشريت را گرفتار آن كرده است. وي ابونصر فارابي را از هزار سال پيش، ابن عربي را از هشت قرن قبل و نورعلي الهي را از روزگار معاصر براي اين منظور برگزيده و كوشيده است تا با استفاده از آراء و نظرات جهان شمول آنان، جهات مناسبي را كه جوامع انساني ميتوانند و بايد انتخاب كنند تا به اهداف معنوي خود برسند، پيشنهاد كند. اين اهداف عموما الهي و در جهت حقايق غايي است، زيرا چيزي كه امروز جهان را به ورطۀ هلاك ميكشاند، زوال اخلاقيات و معنويت است.