در تاريخ بشر اين اعتقاد كه مرگ پايان انسان است، نظريهاي نوين به شمار ميرود. از آغاز خلقت، همهي اقوام بر اين اعتقاد بودهاند كه پس از مرگ زندگي همچنان ادامه دارد. به تازگي، به ويژه دركشورهاي غربي اين عقيده بين عدهاي از مردم شكل گرفته كه مرگ فناي همهچيز است. بيهدفي و بيعقيدگي در زندگي، بياعتقادي به مرگ مرا هم در پي دارد. امروزه بياعتقادي در زندگي، يكي از دلايل افزايش روحگرايي در غرب شد است. روحگرايان برآنند تا بگويند كه اين ناپايداري و ياس در زندگي بشري، زودگذر است. در اين كتاب سعي شده است تا با بررسي تاريخچهي احضار روح و مباني علمي آن در خواننده ديدي جديد نسبت به روح و روحگرايي ايجاد شود. كتاب حاضر از هشت بخش تشكيل شده است. بخش نخست تحت عنوان "همهمههاي هايد سويل" بيانگر همهمهها و صداهاي عجيب و وقايع غير طبيعي است كه در سال 1844 م. در خانهي كوچك فاكس در هايدسويل نيويورك رخ داده است. در بخش دوم، "روح ناميراي انسان"، عقايد مصريان باستان، نئاندرتالهاي ايتاليا، اينكاهاي آمريكاي جنوبي، زرتشتيان، آزتكهاي اسپانيا، يونانيان باستان، فيثاغورثيان، بوداييها و مسيحيان دربارهي حيات پس از مرگ و گوهر روان عرضه شده است.بخش سوم بازگوكنندهي تحقيقات انديشمنداني چون دكتر والاس، كاميل فلاماريون، كروكز، مايرز، دكتر دبليو. جي. كرافورد و... دربارهي روح است. بخش چهارم به نيرنگبازان و جستجوگران آنان، اختصاص يافته است. "مديومها و پيامها" عنوان بخش پنجم كتاب را تشكيل ميدهد كه دربردارندهي نمونههايي از احضار اروح در آزمايشگاههاي ملي پژوهشهاي روح و روان است. بخش ششم تحت عنوان "مديومها و دستگاهها، بازگوكنندهي توضيحايت دربارهي چگونگي ضبط صدا به وسيلهي دستگاه آقاي روديف است. در اين بخش چنين آمده است: "... چرچيل تنها شخص شهيري نبود كه صداي او توسط روديف ثبت شده است. روديف روح تولستوي، نيچه، جان اف كندي، هيتلر و استالين را نيز مجذوب دستگاه الكترونيكي خود كرد". "روحگرايي در عصر حاضر" و "چالش مدارك، نيز عنوان فصول هفتم و هشتم كتاب است.