نويسندهي اين كتاب ـ ريچارد گات ـ در روز مرگ چهگوارا در ماه اكتبر سال 1967 در "واله گرانده" (يكي از شهرهاي بوليوي) حضور داشت. او اولين خبرنگاري بود كه جسد "چهگوارا" را تعيين هويت نمود. نوشتههاي او در اين اثر دربارهي جريانات سياسي امريكاي لاتين، مبارزات چريكي آن ديار، به ويژه انقلاب كوبا و مبارزات چهگوارا است. وي در پايان خاطرنشان ميكند: "ارزيابي ارزش جنگ چريكي در برانگيختن تغيير انقلابي در امريكاي لاتين و نقاط ديگر مسألهاي است كه در تاريخ نيمهي دوم قرن بيست ريشه دارد. هدف اين اثر پايان دادن به اين ارزيابي از طريق مجادلات شديد نيست، بلكه تهيهي مواد و مداركي است كه اين ارزيابي را هر چه مفيدتر و قاطعتر خواهد ساخت. تا زماني كه مبارزهي چريكي در ونزوئلا، كلمبيا و گواتمالا ادامه داشته باشد اين ارزيابي نميتواند پايان گيرد. با نگاهي به جنبشهاي چريكي روستايي كه بعد از انقلاب كوبا در امريكاي لاتين سر برافراشتهاند، به آساني ميتوان به نتيجهاي رسيد كه ماركس بعد از تجربهي انقلاب 49ـ1848 وسوسه شد كه دربارهي آن بگويد: "به استثناي چند بخش انگشتشمار، اكثر بخشهاي سالنامههاي انقلاب اين عنوان را دارند: "شكست انقلاب". نويسنده عدم موفقيت چريكها را در زمينهي خلق شرايط براي انقلاب، چهار عامل معرفي ميكند: 1- مداخلهي ايالات متحده، 2- فقدان وحدت در ميان صفوف چپ، 3- فقدان تعهد در افراد چپ، 4- ناديده گرفتن جزئيات شرايط محلي.