چكيده كتاب:
چشم دوربين چيزها را چنان ضبط ميكند كه از عهدۀ چشم انسان بيرون است. چشم دوربين حافظهاي ميسازد براي ذخيرۀ چيزهايي كه ناديده مانده يا ناديده گرفته شده يا ناديدني گشتهاند. عكاس پرسهزني كه در فضاهايي گام بر ميدارد كه محل پرسه زدن اشباحياند كه قرار است از چشم ناظران بشري پنهان مانند زمام آگاهي خويش را به (نا) آگاهي ماشيني ميسپارد كه بناي شبحنگاري دارد. به اين سان، او خاطرهاي ماشيني انساني ميسازد كه نه به سازوكار يادمان سازي تن ميسپارد نه به منطق خاطرههاي شخصي. اين ماشين سر آن دارد كه ناپديدشوندههاي فرايند تخريب خلاق بياماني را در خود ثبت كند كه سوژۀ بشري به تنهايي از عهده نگه داشت آنها ناتوان است.| عكسهايي كه اين عكاس- پرسهزن ميگيرد عرصه را مهياي تحرير جستارهايي ميكنند كه در برابر تلاش بي وقفه گفتار حاكم براي(1) رام كردن روحهاي سركش و شبحهاي سرگرداني از ياد رفتگان مقاومت ميكنند. به اين سان، عكس نه مديومي در خدمت گفتار جامعهشناسي نه وسيلهاي براي مصور ساختن ايدههاي سياسي بلكه ماشين خودفرماني است براي گشودن باب تازهاي در هستي شناسي محو شدهها و جستارهايي كه ضميمه عكسهاي اين مجموعه شدهاند هر يك كوششي است براي به رشته كلام كشيدن گفتار آن ماشين.
صالحي نجفي مترجم متنهاي نظري
گورستان چيست؟ در زمانهي ما و شايد پيش و پس، گورستان پناهگاه خستگاني پرسهزن باشد. چشمانداز است و منظره؛ منظرهاي شهري و طبيعتي بيجان. مجموعهاي ناهمگن از آدمها و اشيا در دل و روي خاك. و سنگ گورها شناسنامههايياند از باشندگاني فقيد كه به تاريخي اگر دور، اگر نزديك، روي خاك راه رفتهاند، زيستهاند و اكنون در دل خاك آراميدهاند؛ مردهاند و به نشانياي، يادماني، به مختصات رديف و قطعه در جغرافيا مدفوناند. و عكس، هر عكسي، گورستان سايهها و روشن است و اين عكسها سايهها و روشنهاي جاي خالي كلماتي شناساند كه ذره ذره از جان سنگ كنده شده و مثال گردي، خاكستري، چيزي، سوار بر باد شده و در جاي ديگري، خاك ديگري، كه نميدانيم كجاست، فرو نشستهاند و تاكي كه از دل سنگ ديگري كنده شوند و كلمات ديگري سوار بر باد شوند، مكرر. عكسهاي آيدين باقري از گورستان، جاي خالي كلماتي را مينمايانند و سنگ گورها در هر جايي از اين جهان، جاي خالي آدمها را.
نجف شكري (عكاس)