عنوان اصلي: .2012,The Thinker's Guide to analytic thinking
عنوان ديگر:واسازي تفكر و بررسي اجزاي آن.
چكيده كتاب:
همهي انسانها فكر ميكنند. اين در ذات ماست. اما بخش اعظم تفكر ما بهخوديخود سوگيرانه، مغشوش، جاهلانه، يا پيشداورانه است. براي خوب فكر كردن بايد دستكم مقدمات تفكر را، يعني مؤلفههايي را كه هر جور انديشيدني بر پايهي آنها صورت ميپذيرد، بشناسيم. بهعبارتديگر بايد ياد بگيريم تفكر را به اجزاي سازندهي آن تجزيه و تحليل كنيم. براي تحليلگري روشهاي متنوعي وجود دارد كه هركدام متخص به رشته يا حرفهي فني خاصي است. اين نوع تحليلگريها اغلب مستلزم آموزشهايي است كه ماهيتي تخصصي دارند. مثلاً بدون تحصيل در رشتهي شيمي نميشود تحليلهاي معتبر شيميايي انجام داد. اما آنچه در اين كتاب راهنما آمده چيزي است مشترك ميان همهي اشكال تحليلگري، چون همهي اين شكلها مستلزم تفكرند و هر تفكري هم دربردارندهي اجزاي يا مؤلفههاي فكري مشخصي است. پرورش ذهنيت تحليلگرانه مستلزم آموزش است. كسي كه ميخواهد چنين ذهنيتي را در خود بپروراند بايد ياد بگيرد هر تفكري را به اجزاي سازندهي آن تجزيه كند و اين اجزا را براساس معيارهاي مشخصي بسنجد. اما براي پرورش چنين ذهنيتي هيچ قرص معجزهآسايي وجود ندارد. چيزي كه خواننده بايد از خود بپرسد اين است: «آيا اراده و بينش كافي براي متعهد كردن خود به ممارست بلندمدت در اين زمينه را دارم؟»