كتابي كه تاكنون به معرفي كاربردي و انتقادي همهي جنبشها و مكتبهاي ادبي اروپا رو كرده باشد، به چشم نميخورد. اين كتاب به معرفي مكتبها در متنهاي وابسته و نقد نظريات بنيانگذاران آنها و نيز به تفاوتها و موقعيتهاي گذارشان پرداخته است. متنهاي غربي از روزگاران باستان تا امروز گزينش و گاه ترجمه گرديده و از ديدگاه صاحبنظران همان مكتبها بررسي و نقد شدهاند. اين كار دربارهي نويسندگان و شاعران ايراني نيز صورت گرفته است و ايران داستاني ديگر دارد؛ ممكن است يك نويسنده ايراني با همهي مكتبهاي ادبي گذشته و حالش يك جا آشنا بوده و از همه يا بسياري از شگردهايشان در آثار خود و حتي در يك اثر بهره برده باشد. با انتخاب آثار وي (و در اينجا صادق هدايت) ميتوانيم متون ايراني را نمونهوار بررسي كنيم و افزون بر آن، نشان دهيم كه مكتبهاي ادبي به آخرهاي راه خود رسيدهاند، زيرا جنبشها و مكتبها تكراري شده يا با هم ادغام گرديدهاند. در اين صورت مكتب ادبي ديگر چون گذشته نظريهاي براي نوشتن نيست بلكه نظريهاي براي خواندن ميشود.