معرفي مختصر كتاب
مطالب كتاب در قالب هفت "گزارش" در باب داستاننويسي دوره معاصر تدوين شده است. به زعم نگارنده، ادبيات داستاني ما بيشتر مضمونگرا بوده از اين رو وي گزارشهاي داستاننويسي را براساس مضمون ـ نه فرم و ساخت ـ تقسيم كرده است. هفت گزارش كتاب عبارتاند از: "آغاز داستاننويسي"، "جامعهگرايي و جامعه گريزي"، "روايتهاي روستايي و محلي"، "روايتهاي شهري"، "جريانهاي مدرن" و "ادبيات وقايع انقلاب و جنگ". بر اين اساس، نگارنده تصريح ميكند: "1- آغاز داستاننويسي: از اواخر قرن سيزدهم شمسي، داستاننويسي به تاثير از داستانها و رمانهاي اروپايي، رمانسها، رمانوارههاي قديم ايراني، نثر روزنامهاي و رمان وارههاي جديد (آثار طالبوف، مراغهاي و...) در ايران رايج شد. منتها داستانهاي كوتاه جمالزاده و ديگران به سبب گرايش به رئاليسم اجتماعي و طنز، از صافي آثاري انتقادي و طنزآميز به ويژه چرند و پرند دهخدا گذشت... 2 - عشق، مرگ، زندگي: از دهه دوم قرن 14 شمسي داستانهاي "بوف كوري" در ايران رشد كرد.... بسياري از مقلدان بوف كور چون شاملو، بنابر سرخوردگيهاي جهان امروز، رنگ عشق را تيرهتر كردند... 3 - جامعه گرايي و جامعهگريزي: نويسندگان اين گزارش، مستقيمتر از ديگران به مسائل اجتماعي و سياسي نظر داشتند و اكثرا تا پيش از كودتا خوشبينتر بودند و پس از آن به كمند بدبيني و سرخوردگي درافتادند... 4 - روايتهاي روستايي و محلي: روايتهاي روستايي مجموعا به لحاظ ابهام در فرم و زبان، حد وسطي بود از ادبيات "بوف كوري" و ادبيات جامعهگرا، اين روايات در آثار عدهاي به پيشرفتهاي چشمگير رسيد، و در آثار متاخر از جمله آثار محمدعلي،فضا و فرم تازهتري يافت.... 5 - روايتهاي شهري: اين داستانها همچون داستانهاي روستايي فوايد جامعه شناختي دارند. روايات شهري جامعه ترس خورده و روان نثرند، روستا را به شهر آورد و شهر را به عنوان روستاي بزرگ توصيف كرد... 6 - جريانهاي مدرن: جريانهاي مدرنيسم و فرماليسم در يك معنا از ابراهيم گلستان آغاز ميشود... اگر چه مرزهاي مدرنيسم و پسامدرن در اين جا و آن جا ناشناختهاند اما عملا در بررسي و نقد آثار مندنيپور، رضا براهني، منيرو روانيپور و ديگران اين مرزها به نسبت شناخته ميشوند... 7 - ادبيات وقايع انقلاب و جنگ: اين گزارش ادامه حيات جامعهگرا و متعهد، ترجيحا در دهه شصت است. فرم و مضمون اين بخش ساده است، مرگ آثاري كه مايههاي طنز و انتقادي بيشتري دارند.