انديشهي معاصر
عنوان اصلي: Michel Foucault, 1988.
معرفي مختصر كتاب
نويسنده در اين اثر، با كند وكاو در آثار اصلي "ميشل فوكو"، تحليل رابطهي قدرت و معرفت، و سوژه شدن انسان از طريق شيوههاي ابژهسازي را كانون توجه خويش قرار ميدهد و به مسائل مناقشهبرانگيز اعمال قدرت و مقاومت در برابر قدرت ميپردازد. بر اين اساس، در كتاب سعي شده تمام آثار فوكو ـ از نخستين كارهاي وي دربارهي ديوانگي تا آخرين مطالعاتش دربارهي امور جنسي ـ بررسي شود. ضمن آن كه نويسنده كوشيده ارزش روششناختي آثار و شان و جايگاه آنها را در مقام شكلي و از نگاه تحليل انتقادي ارزيابي كند. وي در كتاب خاطرنشان ميكند كه مطالعات فوكو دربارهي ديوانگي، بيماري، تخلف مجرمانه و امور جنسي بدون توسل به هيچگونه مفهوم بنيادي عقل پيش ميرود تا وجود تاريخي صور متفاوت و گوناگون عقلانيت را برملا كند كه بنيادهاي متفاوت، نتايج متفاوت و روابط متفاوتي با يكديگر داشتهاند. هدف چنين مطالعاتي شناسايي مبدا و منشا تمايز بنيادي ميان عقلانيت و ناعقلانيت، يا مشخص ساختن لحظهي تاريخي پيدايش عقل ابزاري نيست. عقل به معناي كليت و تماميت شكلهايي از عقلانيت (انواع معرفت، اقسام فنون، و شيوههاي حكومت) نيست كه مسلط شدهاند؛ در واقع هيچ صورت معيني از عقلانيت في نفسه مترادف با عقل نيست؛ در عوض، كل برنامهي فوكو از ابتدا تا انتها با تحليل آن دسته از صور عقلانيت و شرايط تاريخي سر و كار دارد كه سوبژهي انساني به واسطهي آنها شكل گرفته و خود را ابژهي صور معرفت قرار داده است. از اولين نوشتهها تا آخرين مطالعات فوكو دربارهي امور جنسي، پرسشهايي دربارهي شكلها و شرايطي كه سوبژههاي "حقيقت" نفس خويش را در قالب "ديوانه"، "بيمار"، "مجرم" و "موجود هستي" تدوين و تقرير كردهاند، و اين تدوين و تقرير چه آثار و نتايجي در پي داشته و "به چه بهايي" تمام شده، كانون توجه آثار او بوده است. اين تحليلها نشان ميدهد كه نه فقط صور گذشته بلكه صور كنوني عقلانيت نيز تاريخ پيچيده و ناهمواري دارند، و روابط قدرت يكي از عناصر اصلي و تعيين كننده در فرايندهايي است كه سوبژهي انساني را قادر ميسازند "حقيقت" نفس خويش را در صور معرفت تدوين و تقرير كند.