نقد سرمايهداري و شهر.
عنوان اصلي : Rebel cities : from the right to the city to the urban revolution, 2012.
معرفي مختصر كتاب
شهر سنتي را توسعهي حاكم سرمايهدارانه به قتل رسانده است؛ اين شهر قرباني نياز پايانناپذير براي مسئلهي اضافهانباشت سرمايه براي رشد بيپايان و بيقاعدهي شهري ميشود، صرفنظر از پيآمدهاي اجتماعي، زيستمحيطي و سياسي آن. ادعاي حق به شهر در حقيقت ادعاي چيزي است كه ديگر وجود ندارد (اگر حقيقتاً زماني وجود داشته). بهعلاوه، حق به شهر يك دال تهي است. همهچيز منوط به آن است كه چه مدلولي در آن قرار داده شود؛ فعالان بخش مالي و ساختوسازكنندگان ميتوانند مدعي آن شوند، و ترديدي نيست كه حقشان است. اما بيخانمانها و مهاجران نيز ميتوانند حق خود را طلب كنند. ما بهناگزير در برابر اين پرسش قرار ميگيريم كه حقوق چهكساني را بايد به رسميت بشناسيم. در عين حال، چنانكه ماركس در سرمايه بر آن تأكيد ميكند، "سرنوشت حقوق برابر را قدرت رقم ميزند": تعريف حقْ خود موضوع مبارزه است و اين مبارزه بايد همزمان با مبارزه براي تبلور مادي آن پيش برود.