رمان حاضر، مجموعهاي از حوادث پيچيده و هيجانانگيز را براي مخاطب خود ترسيم ميكند تا جايي كه بسياري از منتقدان از آن بهعنوان رقيبي براي رمان دختر گمشده ياد ميكنند. «ميا دنت» ناراحت از منتفي شدن قرار ملاقات، بهتنهايي پشت ميزي در كافه نشسته و در افكارش غرق شده است. غريبهاي جذاب و اسرارآميز به او ملحق ميشود و ميا دعوت او را براي قدم زدن ميپذيرد. در ادامه «ميا» دختر كوچك قاضي معروف شهر به طرز مشكوكي گم ميشود، اين اتفاق حقايق زيادي را برملا ميكند. مادر «ميا» كه از رفتارش با دخترش در گذشته پشيمان است سعي ميكند با همكاري با كارآگاه پرونده سرنخي براي پيدا كردن «ميا» به دست بياورد.