كتاب حاضر، رماني فارسي است كه با زباني ساده و روان و بيان جزئيات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصيتها و توصيف عميقترين احساسات و افكار آنها و همچنين با بيان دقيق جزئيات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه ميكند. در داستان ميخوانيم: «دهكده باران بر جنگل وسيع و مهآلودي مشرف بود كه بهتازگي محل زندگي موجودات شروري شده بود كه «خستر» ناميده ميشدند. «خسترها» تقريباً ازهرجهت شبيه انسانها بودن با اين تفاوت كه گوشهايي بلند و صورتيرنگ داشتند كه لخت و بيحالت در دو طرف صورتشان افتاده بود».