امپرياليسم، از گونه سرمايهداري، برآمده از رابطه دياليكتيكي بين منطقهاي سرزميني و سرمايهداري قدرت است. اين دو منطق از هم متمايزند و به هيچوجه به يكديگر تبديلپذير نيستند؛ اما به شدت در هم تنيدهاند. نويسنده در اين كتاب مقالههايي را در گسترش مباحث اجتماعي و سياسي موضوع امپرياليسم نوين، به شيوه «روششناختي در نقد سرمايهداري جهاني» ارائه ميدهد. «چگونگي شكلگيري امپرياليسم بورژوايي»، «تعيين موقعيتهاي فضايي – زماني»، «مبارزه عليه انباشت از طريق خلع مالكيت» و... از مباحث كتاب است.