در كتاب، سه نمايش نامه از "محمود استاد محمد" تدوين گرديده كه عبارتاند از: "آسيد كاظم"، "شب بيست و يكم" و "سپنج رنج و شكنج". محتواي اصلي نمايش نامهي اول را قتلي تشكيل ميدهد كه هفت سال پيش اتفاق افتاده است. اين قتل كه به خاطر "عفت" (ظاهرا زني خواننده يا رقاصه) صورت گرفته، منجر به محكوميت آسيد كاظم ـ بنا بر اعتراف خود او در دادگاه ـ به حبس و تبعيد شده است؛ هر چند كه در اصل آسيد كاظم مرتكب قتل نشده است.... در آغاز كتاب نقدي بر نمايشنامهي "آسيد كاظم" آورده شده و براي مثال در آن خاطر نشان گرديده كه "محمود استاد محمد ضمن اجراي نمايشنامه، به وضوح نشان داد كه تا چه آدمهاي نمايش نامهاش را از نزديك حس كرده است و آنها را ميشناسد. اين است كه چارهاي باقي نميماند جز اين كه به پي جويي علتهاي شكست او در خلق دراماتيك آنها بپردازيم و به اين نتيجه برسيم كه اگر او شناخت عميقتري از جامعهي فرد ميداشت و از ديدگاه وسيعتري به آدمهايش نگاه ميكرد و بنابراين دچار عارضههاي قهرمان دوستي نميشد، ميتوانست به خلق اثري توفيق يابد كه دامنهي شمولش كل جامعه را دربر بگيرد.