,"كتاب حاضر، رماني است كه در آن به ماجراهايي مثل قتلعام يهوديان، دختران يهودي پاريس و تاريخ اشغال فرانسه بهدست آلمانها پرداختهشده است و تاكنون در چند روزنامه خارجي از جمله «گاردين» و «هافينگتونپست» بهعنوان يكي از آثار برتر و شاهكار نويسنده معرفيشده است. در بخشي از متن اين داستان آمده است: «ژانويه 1965 بود. شبها حدود ساعت شش، چهارراه بلوار «اُرنانو» و خيابان «شامپيون» تاريك ميشد. از من كاري ساخته نبود، با غروب آفتاب، در اين خيابانها خودم را گم ميكردم. كافه آخر، در انتهاي بلوار «ارنانو»، «ورس توژور» ناميده ميشد كه در كنار تعدادي از كافههاي همترازش قرار داشت. سمت چپ نبش بلوار نِي، كافه ديگري بود كه يك گرامافون سكهاي داشت. در چهارراه «اُرنانو- شامپيون»، يك داروخانه و دو كافه كه يكي قديميتر بود نبش خيابان «دوواِسم» قرار داشت»."