,"كتاب حاضر، مشتمل بر خاطرات سردار «محمدجعفر اسدي» است كه در قالب داستانهاي كوتاه نگاشته شده است. «طليعه»، «شميم در خاك رفته!»، «اولين ميلهها»، «تثبيت»، «آغاز آتش»، «شعلههاي زميني»، «عروسي سياه»، «ديدهبان»، «عاشوراي هاشم»، «اخم رهايي»، «غذاي خانگي»، «اطلاعات روحي»، «فرصت ياد»، «ميزباني ماهي»، «دكل عروج»، «باور مهندس»، «روايت فتح»، «استخاره»، «جنگ ايدهها»، «نام بلند»، «معجزه آبي»، «سهم آبرسان»، «طرحهاي آبكي» عنوانهاي برخي از اين بخشها هستند. در بخشي از كتاب ميخوانيم: «من با اينهايي كه اصرار دارند فقط موفقيتهاي جنگ روايت شود مخالفم. خوب، انقلابي مردمي پيروز شده، هنوز پايههايش محكم نشده كه جنگي راه افتاده و مردم با اشتياق آمدهاند از انقلاب اسلامي و وطنشان دفاع كنند. طبيعي است كه اوايل در خيلي از موارد بايد آزمونوخطا صورت ميگرفت تا بچههاي جنگ تجربه كسب كنند»."