,"كتاب حاضر، ضمن خودداري از تمركز بر جزئيات، به جنبشهاي فاشيستي كوچكتري پرداخته كه خود را اغلب «فاشيستي» ميناميدند. اين اثر گرايش به اين هدف دارد كه فاشيسم نيز فهميده شود و به همين دليل در چشم بسياري از چپها مدافعه جويانه به نظر ميرسد. مؤلف بيان ميدارد كه نظريه فاشيسمي كه از رويكردها سر برميآورد با نظريههاي فاشيسم ماركسيستي يا نيمه ماركسيستي اساساً متفاوت است. فاشيسم آنتي ماركسيسمي است كه ميكوشد دشمن خود را از طريق ايجاد ايدئولوژي مطلقاً متضاد اما درعينحال همسايه و همچنين از طريق بهكارگيري روشهاي تقريباً همسان اما درعينحال به شكل شاخص بازسازي شده نابود كند."