,"كتاب مصور حاضر، داستاني از مجموعه «داستانهاي انبيا» است كه با زباني ساده و روان براي گروههاي سني (الف) و (ب) نگاشته شده است. در داستان ميخوانيم: «بابل شهر بزرگ و سرسبزي بود كه خدا به اهالي آن نعمتهاي زيادي داده بود، مردم شهر در آرامش و راحتي زندگي ميكردند. رودخانههايش پر از آب بود و زمينهاي خوب و حاصلخيزي داشت كه در آن كشاورزي ميكردند. با وجود همه اين نعمتها مردم شهر بابل بهجاي اينكه خداي مهربان را به خاطر نعمتهايي كه به آنها داده بود، شكر كنند و بپرستند. با سنگ و چوب بتهايي ميساختند و آنها را ميپرستيدند»."