,"در كتاب حاضر، مخاطب ميخواند كه با كسب علم و دانش ميتوان بهسادگي مسير دانايي را طي نموده و جهل خود را با موهبتي به نام آگاهي برطرف نمود. اما عاملي تحت عنوان غفلت ريشه در اراده مخرب شخصي بر پايه نفسيات داشته و اين كتاب، ضمن ارائه طريقي كاربردي اين امكان را فراهم ميآورد تا با نزديك شدن به هدف اصلي برنامه از موضع بيتفاوتي و بيحوصلگي نسبت به اصول روحاني فارغ شده و با رهايي از آن، طي فرايند معنوي بيداري از غفلت با علم و عمل به هوشياري دست يافته است. در فصل «معجزه سؤال» ضمن آگاهي از جايگاه سؤال و ارزش اعتبار آن در زندگي، خصوصاً در تحصيل برنامه به اين نتيجه ميرسيم كه سؤالات قدم جهل را به آگاهي فراهم ميآورد."