عنوان اصلي:Can Education Change Society?.c,2013.
مدارس و ديگر مجموعههاي آموزشي غير از هويتسازي (مثبت و منفي)، بخشي از دستگاه فرهنگي جامعه نيز هستند. آنها سازوكارهايي كليدي در تعيين چيزياند كه از لحاظ اجتماعي «دانش مشروع» ارزشگذاري و صرفاً «مردمي» تعبير ميشود. آنها همگام با نقش خود در تعريف بخش بزرگي از آنچه دانش مشروع تلقي ميشود، در فرايندي هم مشاركت دارند كه از آن طريق گروههاي خاص منزلت مييابند و ديگر گروهها ناشناخته يا حقير باقي ميمانند. از اين رو، در اينجا نيز مدارس مركز مبارزات بر سر سياستهاي بازشناسي مربوط به نژاد/قوميت، طبقه، جنسيت، تبعيض جنسي، توانايي، مذهب و ديگر پوياييهاي مهم قدرت به حساب ميآيند. همچنين مدارس و برنامههاي درسي، تحت تأثير جنبشهاي راستگرايان در جاهايي چون آريزونا همراه با حملات آن به دورههاي درسي مطالعات قومي، بيش از پيش به مكانهايي براي تضاد شديد ميان حافظهي جمعي و فراموشي جمعي تبديل شدهاند؛ اينها فضاهايي براي كنش سياسي و آموزشي نيز به حساب ميآيند.