كتاب حاضر، مجموعهاي از چهار داستان كوتاه «اريك امانوئل اشميت» به انتخاب «شهلا حائري» است. در اين داستانها نويسنده بار ديگر با ظرافت خاص خود به جستوجو در درون شخصيتها و روابط انسانها ميپردازد. گاهي از خوشبختي متزلزل يك زن ميگويد، زماني از غفلت يك پدر، گاهي از نيروي خاطرات و همواره از مرز ميان واقعيت و تخيل و حقيقت و دروغ. در داستان «بازگشت» ميخوانيم: «گِرگ» مرد قويهيكل و پهلواني است كه از بركت تواناييهاي او كشتي باري «گراندويل» هفت روز هفته بدون اينكه در جايي لنگر بيندازد، در حركت است. روزي كاپيتان او را به كابينش احضار ميكند. يك پيام تلگرافي براي «گِرگ» آمده است و ... .